|
موضوع :ولایت و ولایت مداری برای شناخت این واژه نیاز به تعریف 3 واژه ی اطاعت وتبعیت و ولایت است در قرآن به ما دستور داده شده تا : از کسانی اطاعت کنیم :یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ أَطِیعُواْ اللّهَ وَأَطِیعُواْ الرَّسُولَ وَأُوْلِی الأَمْرِ.... از کسانی اطاعت نکنیم یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ اتَّقِ اللَّهَ وَلَا تُطِعِ الْکَافِرِینَ وَالْمُنَافِقِینَ إِنَّ اللَّهَ کَانَ عَلِیمًا حَکِیمًا 1 واز کسانی تبعیت نکنیم لَا تَتَبِّعِ الْهَوَی فَیُضِلَّکَ عَن سَبِیلِ اللَّهِ2 ولایت کسانی رابپذیریم اِنّما وَلیّکم الله و رسوله والّذین آمنوا الّذین یقیمون الصّلوة و یؤتون الزّکاة و هم راکعون»3 کمی تامل کنیم به این نتیجه میرسیم که : تعداد آیات اطاعت نکنیدها ،تبعیت نکنیدها و ولایت نپذیرید ها از آیات اطاعت وتبعیت وکنیدها و ولایت بپذیریدها بیشتر است تقریبا 3 برابر .واین اهمیت وضرورت دشمن شناسی را آشکار میکند وآنجا ست که می فهمیمم از چه کسانی تبعیت واطاعت کنیم . همان معدود افرادی که قرآن آنان را معرفی میکند. تفاوت اطاعت وتبعیت : 1-در اطاعت ممکن است اجبار واکراه باشد اما در تبعیت میل ورغبت درونی است . به گفته ی گذشتگان 6 دونگ دلش راضی باشد، در ظاهر مشخص نیست وهردو فرد به یک گونه رفتار میکنند. 2-در اطاعت عقل جاریست ولی در تبعیت محبت جاریست . از بعضی میپرسیم چرا از ولایت پیروی میکنید میگوید چون عقل حکم میکند، بالاخره در اختلافات یک نفر باید حرف آخر رو بزنه یا گاها میگویند من نظرم چیز دیگریه ولی اطاعت میکنم . عقل زیر چتر محبت است که معنا پیدا میکند اگه حرف پدرت را میشنوی تا از ارث محروم نشوی یا خود شیرینی کنی این اطاعت است وعقل تو عقل حاکمه، عقل منفعت طلب است ولی کسی که محبت به والدین دارد بی هیچ مزدی پیروی میکند واین یعنی تبعیت . رجوع کنیم به خودمان برای منافع از امام و صاحب ولایتمان اطاعت میکنیم ؟عقل خوب به این نتیجه میرسه که هدایتش و تربیتش در گرو اطاعت از ولایته وعقل بد میگوید برای اینکه نا ن ات در روغن باشد اول وآخر حرفت بگویی مقام معظم رهبری ... 3-در اطاعت کار مبتنی بر فرمان است بر خلاف تبعیت. جلوی پدر ومادر راه نمیرود تا دستور به او ندهند.مطیع دنبال دستوراست چه بسا اطاعت هم واجب باشه تابع خودش از ذایقه ی رهبرش وولی اش میفهمد اوچه میخواهد ودر پی برآورده کردنش بر می خیزد. 4-در اطاعت ممکن است به مقصد برسی ولی در تبعیت حتما به مقصد میرسی . زیرا در پی دلت میروی در واقع در تبعیت لحظه به لحظه اش مقصد است هرلحظه اش سود است وهمواره بُرده ایی وپیروزی. در اطاعت ممکن است ضرر کنی اگر 2*2 ات شد 4 تا به مقصد رسیدی وگرنه نرسیده ای واما ولایت ولایت یک پله بالاتر از تبعیت است ؟ واقعا ولایت چیست که از تبعیتی با این مختصات بالاتر است؟ شما اگر صادقانه اهل اطاعت باشی سنت الهی در این است که به تبعیت رهنمود شوید به شرط اخلاص وپاکی با مدعی نگویید اصرار عشق ومستی تا بی خبر بمیرد در درد خود پرستی ولایت در لغت بیش از 20معنا دارد که بالاترین آن معنای اولیاء است آیه 55 سوره ی مائده انما ولیکم ا... ولی در تمامی این 20 معنا یک مفهوم مشترک وجود داردوآن این است که بین 2 چیز فاصله ای نباشد و معنای مراتب وپیوستگی وتوالی در آن به چشم می خورد . مثلا در وضو باید موالات برقرار باشدیعنی پی در پی باشد فاصله ای بین آن نیافتد واگرفاصله به حدی افتاد که به نظراید کار دیگری غیر وضو انجام شده موالاتی در کار نیست ولایت به معنی محل زاد گاه در پایین ترین معنا هم همین مفهوم به چشم میخورد به خاطر قرابت و پیوستگی روحی وفکری به آن مکان میگویند: فلانی اهل فلان ولایت است در ولایت به جایی میرسید که در دستگاه فکری امام فکر میکنی ، مثل امام فکر میکنی مثل امام می بینی ومی شنوی، هم افق وهم راستای دید او ،نه اینکه مِثل او بشوی مَثَل او می شوی واین بالاتر از تبعیت واطاعت است قلب ودلت هم که با امام است (حلوای لَن ترانی تا نخوری ندانی )یک عده میگویند ما ولایتی هستیم ولی در واقع مطیع اند تمرین هیئت: در جنگ صفین مالک اشتر رسید به چند قدمی خیمه معاویه وخواست تا چشم فتنه را کور کند قیس ابن سعد ،یار طراز اول و موثق از جبهه ی خودی حامل خبر ی است از امام اش میگوید:مالک برگرد ....مالک ادامه مسیر میدهد میگوید :مالک ، علی علیه السلام میگوید برگرد........ مالک ادامه مسیر میدهد میگوید :اگر خواهی علی علیه السلام را زنده ببینی برگرد............ومالک برمیگردد مالک چگونه است ؟؟؟؟ 1- تابع 2- مطیع 3- ولایت پذیر ولایت پذیراست اتفاقا در 2 بار اول امتناع همانند علی علیه السلام می بیند ومی شنود وفکر می کند در مرتبه ی 3 علارغم دَرکش در دستگاه ولایت پذیری وطبق مصلحتی بالاتر یعنی حفظ جان امام بر میگردد. ومیگوید این سخن علی علیه السلام نیست این سخن شمشیرهایی است که برسر علی علیه السلام است .پس با سوم نیز ولایت پذیر است امام علی علیه السلام: نسبت مالک به من همانند نسبت من به پیامبر اکرم صل ا... علیه است . در این دستگاه به میدان هایی میرسی ولحظاتی که مصلحت نمیگذارد به آنچه که میدانی ومی خواهی و ولایتت می خواهد عمل کنی وآنوقت عده ای به تو برچسب ضد ولایت میزنند وگویند زاویه داری همین اینان اند که می گویند مالک ولایت پذیر نبود . زمانی که با امام هم افق شوی جور دیگری قضاوتت میکنندت . تو که از کوچه ی معشوقه ی ما میگذری با خبر باش که سر میشکند دیوارش امام ات تحت فشار است این حرف امام ات نیست واین کلام موقتی است وبنا به مصلحتی . اگر خالصانه عمل کردی تبعیتت به ولایت مداری ختم می شود واین سنت الهی است معرفت محبت می آورد ومحب هم تبعیت. با معرفت ظرف پذیرش ولایت مداری را آماده میکنی نداشته باشی اش ولایت پذیری ات نمیدهند . تو مپندار که مجنون سر خود مجنون شد از سمک تا به سماکش کشش لیلی بود باید مقتضی موجود باشد تا مانع هم مفقود شود ،در کاسه ی کج هر چقدر هم که باران بیاید فاید ندارد معرفت یعنی کاسه ات رادرست بگیری تو قدم اول را بردار خودشان تومسیر قرارت میدهند علمه ا... مالایعلم 1آیه ی1 احزاب 1- آیه 26 ص آیه 55 مایده :: مطالب مرتبط : سخنرانی ها ی هر هفته هیئت
تاریخ ارسال مطلب : پنج شنبه 95/2/9 | نویسنده : khadem128
|
|